اگر این جا به جهان می آمدم فیلسوف یا آشپز می شدم!

به گزارش وبلاگ بلاگ پو، عکس و متن: آرش خانیشاید اگر من هم در یکی از شهرهای کنار مدیترانه زیبا به جهان می آمدم، امروز فیلسوف یا آشپز شده بودم.

اگر این جا به جهان می آمدم فیلسوف یا آشپز می شدم!

آتن با آب و هوای ویژه، آفتاب دلپذیر و عطر رطوبت دریا همیشه روحنواز است. پانزده ساله بودم که به یونان و آتن علاقهمند شدم. راستش را بخواهید همهی این علاقه از یک کنجکاوی و یک کتاب آغاز شد. ورق زدن اتفاقی کتاب دنیای سوفی اثر یوستین گوردر، کتابی در خصوص تاریخ فلسفه، این اشتیاق را در من زیاد کرد.

میتوان گفت که فلسفه در یونانِ باستان حدود 2500سال پیش آغاز شد. اولین بار فیثاغورس از واژهی فلسفه به معنی دانشدوستی استفاده کرد. سپس با ظهور سقراط، اخلاق نیز وارد فلسفه شد. وقتی کتاب را میخواندم گویی من نیز در کنار افلاطون در بازار آتن نشستهام و مشغول بحث با استاد زشتروی خود(سقراط) هستم. من با خواندن بخش مربوط به فلسفهی یونان باستان در این کتاب، انگار در آکروپولیس زیبا قدم زدم. شهر-دژی که 150 متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

من به آتن علاقه داشتم. آن قدر که سالها، برای قدم زدن در آن رؤیاپردازی کردم و حالا 17سال پس از خواندن آن کتاب وارد آتن شدهام. اولین روز، چشمم را که باز کردم؛ دیدم هتل در مرکز شهر است. خوشبختانه دسترسی به هر جای دیدنی با قدیمیترین متروی دنیا خیلی راحت بود. طبیعی بود اولین جایی را که میخواستم ببینم، آکروپولیس باشد. ایستگاه متروی آکروپولیس هم خالی از لطف نیست؛ ایستگاهی مزین به مجسمههای باستانی بسیار شگفتانگیز.

بخش اعظم این بنا در فاصلهی سالهای 461 تا 429 پیش از میلاد، در زمان فرمانروایی پریکلسو همزمان با روزهای شکوفایی فکری و هنری آتن، روی بخش آهکی تخت آتن ساخته شد. پس از آن و در دورههای گوناگون، برخی از بناهای آکروپلیس به شکل قصرهای فلورانسی، مسجدهای اسلامی و حرمهای ترکی تغییر شکل دادند.

برای رسیدن به معابد اصلی این شهر-دژ، باید راستای را با سربالایی تند طی میکردم. بلیت ورود به مجموعه حدود 12 یورو بود که با آن خیلی از جاهای دیدنی محوطه را میتوانستم بازدید کنم. در راستا صعود به سمت آکروپولیس، در ابتدا، آمفی تئاتر بسیار با شکوه اودئون هرودس واقع شده است که هر سال در ماه اردیبهشت میزبان جشنوارههای مختلف هنری است. سپس به دروازهی اصلی میرسم و پس از طی پلههای زیاد، وارد محوطهی اصلی میشوم. معبد پارتنون در سمت راست و رو به شهر بنا شده است. پارتنون که هنوز پابرجاست؛ بین 477 تا 432 پیش از میلاد ساخته شده و مجسمههایش را فیدیاس طراحی نمودهاست. این معبد، جایگزین نیایشگاه قدیمیتری شد که از بین رفته بود. این پرستشگاه ویژهی خدای آتنا بوده است.

بازدید از کل محوطه بیش از سه ساعت زمان میبرد که شامل معابد گوناگون و موزهای قدیمی است که در آن بسیاری از کشفیات آن محوطهی باستانی شامل مجسمههای گوناگون نگهداری میشود.

در خاتمه راستا برگشت به موزهی ملی باستانشناسی میرسم که در سال 2009 افتتاح شده؛ موزه ای متشکل از آثار ارزشمند کشف شده از محوطه در فاصلهی400 متری از موزه قدیمی.

تمام صبح را در آکروپولیس و موزههای مختلف قدم میزنم؛ در پایین محوطهی باستانی یک عالم کافههای مختلف وجود دارد. اگر دربارهی یونان بخواهیم حرف بزنیم نمیتوانیم فقط دربارهی فلسفه حرف بزنیم و آشپزی یونانی را فراموش کنیم.

آشپزی یونانی پیشینهی بسیار طولانی دارد و بسیاری از خوراکهای غربی از این نوع آشپزی ایده گرفتهاند. نخستین کتاب آشپزی هم320 سال پیش از میلاد به دست یک یونانی نوشته شد. مواد اولیهی پرمصرف در آشپزی یونانی شامل زیتون، انواع سبزی، پنیر، بادمجان، ماست، غلات، انواع نان، ماهی و گوشتهایی مثل گوشت مرغ و خرگوش و ... است.

و من به آرزویم یعنی امتحان کردن سالاد یونانی در آتن میرسم. هیچ میدانی ما غذاهای مشترکی بایونانیان داریم؛ مثلاً دلماس که همان دلمهی خودمان است و کفته که همان کوفتهی ماست. معلوم نیست این غذاها از یونان به ایران آمده یا از ایران به یونان رفتهاند.

بعد از خوردن سالاد یونانی از خیابان توریستی بهسمت معبد زئوس میروم. این معبد، بهخوبی از بالای آکروپولیس قابل مشاهده است. با در نظر دریافت زمان ساخت مجسمههای مختلف برای این بنا، تمام کردن آن حدود 700 سال زمان برده است.

دیدنیهای آتن تمامی ندارد. پساز استراحت در هتل، تمام عصر به قدمزدن در شهر میگذرد. بازدید از میدان سینتاگما که محل تجاری، سیاسی و اجتماعی و مهمترین میدان آتن و حتی یونان است. فوارهها، مجسمهها و ساختمان مجلس در پسزمینه، این میدان را به چشماندازی زیبا برای گردشگران تبدیل نموده است. از دیگر دیدنیها محوطهی کاخ ریاست جمهوری است با سربازان گارد ویژه که بسیار زیبا رژه می روند.

سپس به محوطهی ورزشگاه پاناتینائیکو میروم، مکانی که 339سال قبل از میلاد ساخته شده و گنجایش 60 هزار تماشاگر را دارد. البته ورزشگاهی که امروز توریستها خواهند دید، برای بازیهای المپیک سال 1896 میلادی بازسازی شده است. ورزشگاه پاناتینائیکو به من یادآوری میکند که بازیهای المپیک را یونانیهای باستان راه انداخته بودند، مسابقاتی که در ابتدا جشنی مذهبی بود برای ادای احترام به زئوس (پادشاه خدایان یونان) در صحن مربوط به او. این مسابقات هر چهار سال یک بار و از سال 776 قبل از میلاد در المپیا یا محل صحن زئوس برگزار میشد.

دیدنیهای آتن بیشمارند، ولی من باید صبح روز بعد راهی شهر رم شوم. وقتی برای رسیدن به فرودگاه از مترو استفاده میکنم، جایی که قطار بر روی سطح زمین میراند، تا چشم کار میکند دشت های زیبا، مزارع سرسبز و باغهای زیتون میبینم و این مرا بیشتر عاشق آتن میکند.

منبع: همشهری آنلاین

به "اگر این جا به جهان می آمدم فیلسوف یا آشپز می شدم!" امتیاز دهید

1 کاربر به "اگر این جا به جهان می آمدم فیلسوف یا آشپز می شدم!" امتیاز داده است | 4 از 5
امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "اگر این جا به جهان می آمدم فیلسوف یا آشپز می شدم!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید